میکاییل میکاییل ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

نقطه ؛ نقطه آغاز زندگی ما

واکسن چهار ماهگی

هر چه زیباست مرا یاد تو می اندازد آن که بیناست مرا یاد تو می اندازد تو که نزدیک تر از من به منی می دانی دل که شیداست مرا یاد تو می اندازد هر زمان نغمه ی عشقی است که من می شنوم از تو گویاست ، مرا یاد تو می اندازد دیگران هر چه بخواهند بگویند که عشق بی کم و کاست مرا یاد تو می اندازد       سلام عزیز دلم میکاییلم امروز من و بابایی یه کار سخت رو انجام دادیم اونم واکسن چهار ماهگی تو بود     امروز صبح ساعت ٨ که بیدار شدی من سپردمت به بابایی و خودم که اصلان خوب نخوابیده بودم بیهوش شدم ساعت یازده از خواب بیدار شدی و همون موقع به بابایی اس ام اس ز...
29 دی 1390

اصغر فرهادی، سفیر صلح با گلدن گلاب

  در روزگار هجمه ی خبرهای بد، برنده شدن فیلم اصغر آقا به بهانه ای تبدیل خواهد شد برای شادی دستجمعی، موضوعی که سالهاست در جامعه ی ما کمرنگ شده است   اصغر فرهادی همراه با پیمان معادی به روی صحنه رفت و جایزه را از مدونا گرفت و گفت: " داشتم فکر می کردم که اگر جایزه را گرفتم از کی تشکر کنم از مادرم، از پدرم، از همسر مهربانم، از گروه فیلمم؟ اما حالا می خواهم از مردمم بگویم . آنها مردمی دوست داشتنی و صلح پذیر  هستند ... متشکرم" به افتخار اصغر فرهادی که وقتی اون بالا جلو اون همه آدم گنده ی سینمای جهان روی سکو میره میگه: من از مردم کشورم تشکر میکنم که اونها دوست داشتنی ترین آدمهای روی...
27 دی 1390

چهار ماهه زیبا

میکاییلم عزیزم تولده چهار ماهگیت مبارک از این که اومدی و خونه دلم رو روشن کردی ممنونم بهترین های دنیا رو از خدا برات می خوام یادش بخیر که چهار ماهه پیش بهترین لحظه زندگیم رو تجربه کردم اولین باری که تو آغوش گرفتمت حالا همه دار و نداره دلم عشقه تو شده اسم تو همه فکر و ذهنم شده با تو شاده شادم ، حالم خیلی خوبه همه اینهارو تو به من دادی ممنون که هستی   ...
25 دی 1390

عشق

    عشق مثله پنیر میمونه،   زیادش آدمو خنگ میکنه، نرمالش فقط تا یک ساعت آدمو سیر نگه میداره، هیچ کس هم تا حالا بدونه پنیر نمرده . . ...
21 دی 1390

جدیدترین کارهای میکاییل

    ای که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسم اگه تو رو داشته باشم به هر چی می خوام می رسم سلام میکاییل     قوربونت برم من که روز به روز شاهده بزرگتر شدن و آقا شدنت هستم اینقدر کارای خوشگل می کنی با خودم می گم یادم باشه بیام اینجا بنویسم حالا که اومدم نمی دونم چی بنویسم بذار یه کم تمرکز کنم ، یه نفسه عمیق چشمامو می بیندم تا یادم بیاد .......... . . . : از بازی های که یه کم بترسی خیلی خوشت میاد اولش یه تکون می خوری بعد حسابی میخندی ده بار هم تکرار بشه هر ده بارشو تکون می خوری . : هر بار فقط ی...
20 دی 1390

مامانه جارو برقی

واااای میکاییل    با این مامانت ؟؟؟؟ مامان که نیست جارو برقیه دایم داره یخچال رو جارو می کشه با این تفاوت که جارو برقی کیسه اش پر می شه اما دله من پر نمی شه خسته شدم به خدا ، فکم درد گرفت هر چی می خورم نمی دونم کجا میره فکر کنم غذا ها یه راه جدید یاد گرفتن و دیگه به معده نمی رن ، شایدم هم معده ام تقسیم میتوز کرده و دو تا شده !!! و اما داستان سر کار رفتن مامان تو ی فروشگاه ها یه ترازوی دیجیتاله سکه ایی هست همه هم شبیه هم حدوده سه هفته پیش من بعد از خرید رفتم وزن کردم و عدد 67 رو نشون داد آهی کشیدم و با خودم گفتم 10 تا دیگه مونده تا رسیدن به وزنه سابقم تا اینکه چند روز پیش به یه فروشگاهه دیگه ر...
16 دی 1390

پاستیل

سلام قند وعسله مامان داشتم توی صفحه های نی نی وبلاگ می چرخیدم به یه صفحه برخوردم اسمش برام جالب بود : پاستیل مامان !!!! ما مامان ها هر چی اسم دستمون میاد روی این نی نی ها میذاریم ، شکلات ، کلوچه ، بستنی ... یاده این افتادم که وقتی تازه حامله شده بودم چقدر پاستیل می خوردم البته من عشقه پاستیل هستم و نحوه آشنایی هم با پاستیل برات می گم و مامان اکرم هم هر روز می رفت بیرون و سه تا بسته پاستیل ماری بزرگ برام ویارونه می خرید منم که دیگه مثله مرغ ها دایم یه کرم از لب و لوچه ام آویزون بود تا اینکه یه روز بابایی منو دعوا کرد که اینا چیه می خوری همش رنگه و دیگه بعدش رفتم تو ترک !!! و اما نحو...
13 دی 1390

آقای رئیس ؛ مرخصی

 از روزی که نامت ملکه ی ذهنم شد احساس می کنم جمجمه ام با شکوه ترین امپراطوری دنیاست · سلام میکاییلم راستش چشمام درست نمی بینه ، سرم سنگینه ، حسابی قاط زدم احتیاج به پاس ساعتی دارم  به یه باز سازی ؛ خیلی خسته ام   چند وقته دیگه خوب نمی خوابی قبلان فقط دو بار شب بیدار می شدی شیر می خوردی و تا صبح ساعته هشت که بابایی رو بیدار کنی بره دانشگاه اما الان هر ساعت یکبار بیدار می شی دیشب دقیقان شش بار بیدار شدی اینقدر از خواب می پرم که دائما سر درد دارم ؛ کاره خونه و آشپزی و حمام روزانه ات بازی با شما هم روشه .   دیشب ، شر...
11 دی 1390